49

دلم میخواد یه کتاب شعر میداشتم که توش فقط حرفای دل خودم بود.. حرفایی که تو زندگیم گُم شدن.. ولی به صورت شعر باشه..
البته خودمم نگفته باشم چون من عرضه شعر گفتن ندارم بدتر میشه ک.. شعر!!
بعد اون کتاب همیشه و همه جا همراهم بود تو مترو و تاکسی و سرکار و سرکلاس همش میخوندمش و با شعراش عر میزدم.. گریه میکردم..
چرا این فلسفه تخمی زندگی واسم روشن نمیشه؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.