تو حیاط داشتیم سیگار میکشیدیم 

دستمو گرفت گفت هما خیلی دوستت دارم.تو خیلی ابرو داری.. خیلی حواست به همه چی هست برعکس فلانی.. واقعا جایی میخوام برم یا مهمونی دعوتیم و اینا با افتخار میگم تو خواهرمی.. 


خداروشکر 

عشق..رفیق..خواهر..

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.