امیدوارم حساسیت بیخود خودم باشه..

ولی از نگاهاش خسته شدم..

ازین حس ترحم نفرت انگیزش یا دوستی خاله خرسش.. با افکار پوسیده و مغز پوچش.. با اون قضاوتای احمقانش.. با اون بدون فکر حرف زدناش.. با اون تصمیمای اشتباهش.. با اون فرق گذاشتنات.. 

انقد حس بد و گه بهم نده...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.