نمیدونم چرا تازگیا مرگ رو در یک قدمی خودم میبینم ..

و حتی شاید یه جورایی رفیقه واسم انگار.. 

فک کن مثلا گاهی با رفیقت که اسمش مرگ هست صحبت کنی.. 

و باهاش حالت خوب باشه.. 

مرگ عزیزم من دوستت دارم و باهام خوب باش لطفا

خدایا من پشتم به تو گرمه.. پیشم باش.. 

حس خوب واقعی تویی .. 

دستمو بگیر و کمکم کن همه چی تا اخرش خوب پیش بره..

ممنونم

هرچی بیشتر زندگیم جلو میره و واسم حدی تر میشه زندگی بیشتر میفهمم چقدر ......... 

کاش دغدغه هات چیزای مهمتری بود ؛(

کاش میشد باهات راحت بود 

کاش میشد ازت کمک خواست 

و کاش همراهمون میبودی

مهم نیست بابا..

بزار تموم بشه بره..

همین زمان بسه..