سه شنبه تولد امیره برنامم بود سوپرایز کنم ولی به دلایلی نمیشه.

خوشحالش میخوام کنم یه جور عجیبی

مگه شهر شما شب نداره

چقدر دلم گرفته امشب 

ولی 

میخوام حالمو عوض کنم.میتونم. 

فک کنم کم کم باید بخوابم..  بهتره که بخوابم..

اینکه آدمها زود از چشمم میفتن بخاطر کارای سنگینیه که باهام کردن یا عدم بزرگی قلب و روحم؟؟!! 

واقعا واقعا نمی‌فهمم!! شاید من ضعیفم  

باید بگذرم و رها کنم و قوی تر بشم..

هرچند که فراموش نمیشه!!!!