از لحاظ روحی صفرم.

و تمام خاطرات گند زندگیم از ادمای داخل زندگیم داره تو ذهنم مرور میشه و این حال بدمو تخمی تر میکنه

چرا سهم ما از زندگی فقط اشک.. بغض.. دوریه.. سختیه.. نرسیدنه.. نشدنه.. نا امیدیه..  و.....

بقول تکی همه زندگیمون رو کاش و ایشالله چرخید.. 

بهرحال امیدوارم ایندفعه یه چی بشه

خدایا مرسی که هستی

نمیدونم چرا این چند روز انقدر زیااااد دلتنگ خواهرمم..

اصن تو این ۶-۷سالی که رفته اینجوری فک نکنم دلتنگش بوده باشم و به شدت به یادش..